- چک هایتن
مماس شدن، برخورد کردن
معنی چک هایتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چک بییتن
پا گذاشتن، گرفتار شدن، مماس شدن
جدا کن، سوا کن
آویزان کردن
در کنار خود جا دادن، مورد حمایت قرار دادن، در آغوش گرفتن
فشردن
ترسیدن، به علت ترس از جای بستن
تکان خوردن
جرات پیدا کردن، به دل گرفتن، ناراحت شدن، پر رو شدن، مداخله ی بی جا کردن
یکه خوردن، تعجب کردن، خشک شدن درخت یا گیاه
گردیدن، گردش کردن، جستجو کردن، دنبال گم شده گردیدن
در آغوش کشیدن، بغل کردن، فشردن
شکافتن، شکافته شدن
فشرده شدن دست یا پا در لا به لای چیزی
به دنده ی لج افتادن، لج بازی کردن
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
تحت فشار قرار گرفتن، فشار آوردن، در تنگنا قرار دادن
سرمازدگی و یا از گرما سوختن
شکاف برداشتن
آتش گرفتن
باز کردن، باز گشودن
درهم رفتن گوسفندان، حالتی که گوسفندان به صورت فشرده گردهم
پیچیده شدن، پیچ خوردن
مماس شدن، تکیه دادن، ته گرفتن، بلند کردن، شالوده ریختن
برخورد کردن، به هدف اصابت کردن، مماس بودن